سه‌شنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۰

مجموعه هفت شعر از ترانه های «ویکتور خارا»


آنچه در پی می آید مجموعه هفت شعر از ترانه های «ویکتور خارا»، خواننده، نوازنده، ترانه سرا و آهنگساز شیلیایی، می باشد که توسط آقای «مهرداد» در فروردین 1360 به فارسی برگردان شده و به لطف ایشان برای اولین بار در «کوخ» منتشر می شود.  
1-به یاد می آورمت آماندا (1968)این ترانه، که بیان عشق یک زوج کارگر در زمینه ای از مبارزات خشونت آمیز گریز ناپذیر است، قبل از پیروزی انتخاباتی جنبش خلق در شیلی و امید به راهی صلح آمیز برای تغییرات اساسی تصنیف شده بود و دربرگیرنده خاطراتی از زندگی خودِ ویکتور خارا ست. مادر او آماندا نام داشت و پدرش مانوئل.تراژدی نهفته در پس این ترانه امروز نیز به همان اندازه حقیقی است که در زمان نوشتن آن بود.

به یاد می آورمت آماندا:
در خیابانهای بارانی
به سوی کارخانه می دویدی،
کارخانه ای که مانوئل درآن کار می کرد،
با لبخندی بر پهنای صورتت
و باران در گیسوانت،
دیدارش می خواستی
           ******
فقط پنج دقیقه،
تمام زندگیت در پنج دقیقه!
سوت کارخانه به صدا درآمده و
زمان بازگشت به کار است
و تو، با گام برداشت ات
همه چیز را روشنایی می بخشی.
آن پنج دقیقه،
چون گل شکوفایت کرده ست.
           ******